1403\02\20 12:10:09


رئیسی گمان می‌کند ۵ سال از دولتش باقی‌مانده به رئیسی گزارش غلط می‌دهند

در گزارش زیر به بررسی مصاحبه سه‌شنبه‌شب رئیس دولت سیزدهم با صداوسیما پرداخته شده است.

شامگاه سه‌شنبه، سیدابراهیم رئیسی برای دهمین بار مقابل دوربین صداوسیما نشست و با دو نفر از مجریان این سازمان گفت‌وگو کرد؛ گفت‌وگویی که بیشتر شبیه به ارائه یک‌طرفه گزارش‌ کار از سوی ریاست دولت سیزدهم بود و پرسش سختی نسبت به واقعیت‌های ملموس جامعه در آن مطرح نشد.

نه اینکه مجریان سوالی درباره وعده‌هایی مثل ساخت ۴ میلیون مسکن یا مهار تورم و گرانی از رئیس‌جمهور نپرسیده باشند؛ بلکه وقتی سیدابراهیم رئیسی پاسخی به سوال‌ها داد، قانع شدند و سراغ پرسش بعدی رفتند. می‌توانیم بگوییم در این برنامه تلویزیونی دیالوگی بین طرفین برقرار نشد و شاهد یک مونولوگ، تک‌گویی سخنرانی یک‌طرفه از سوی رئیس‌جمهور بودیم.

تک‌گویی رئیس‌جمهور

پیش از این سوالاتی مهم درباره اقدامات و اظهارنظرهای دولتمردان مطرح کرده بود. حداقل دو سرمقاله هم‌میهن با عناوین «دولت کجاست؟» و «اعتماد به نفس کجاست؟» درباره فرار مدیران دولتی از روبه‌رو شدن با رسانه‌های مستقل بوده است.

این روزنامه همچنین مسئولان را به گفت‌وگوی رودررو و جدی دعوت کرد تا هر کدام از آن‌ها پاسخگوی آمارها، دستاوردها و عملکردهای اعلامی در حوزه مسئولیت خود باشند.

چراکه طی حدود سه سالی که از عمر دولت سیدابراهیم رئیسی می‌گذرد، هیچ مدیری از سطح رئیس‌جمهور تا وزرا و سطوح پایین‌تر با رسانه‌های منتقد به گفت‌وگو ننشسته‌اند. بلکه همواره شاهد پست کردن نظرات آن‌ها در شبکه ایکس (توئیتر)، حضور در صداوسیما، گفت‌وگوهای معدود با رسانه‌های همسو با دولت، شکایت از رسانه‌های منتقد و بسنده کردن به ارسال جوابیه بوده‌ایم.

پرسش‌های افکار عمومی دغدغه مسئولان نیست

مجید رضائیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم درباره گفت‌وگوی یک‌طرفه رئیسی با مردم از طریق صداوسیما تاکید کرد که این رفتار مختص به دولت سیزدهم نیست و رؤسای‌جمهور در دولت‌های مختلف از مصاحبه با همه رسانه‌ها امتناع می‌کردند، اگر هم امتناع نداشتند تعداد مصاحبه‌های‌شان اندک بوده است.

او گفت:«رئیس‌جمهور براساس اختیاراتی که قانون اساسی به او داده است، می‌تواند اخطار قانون اساسی بدهد که این موضوع نشان می‌دهد رئیس قوه مجریه نسبت به رؤسای سایر قوا از اختیارات بیشتری برخوردار است. نکته این است که اساساً فرایند پاسخگویی هر سه قوه در کشور ما به شدت ضعیف است.

این درحالیست که رؤسای سه قوه باید سه نوع مصاحبه با رسانه‌ها را داشته باشند.

نخست مصاحبه‌های اختصاصی با رسانه‌ها در حوزه‌های مختلف،‌ دوم مصاحبه با همه رسانه‌ها به این شرط که رسانه‌ها بتوانند سوالات خود را مطرح کنند بدون اینکه سوالات غربالگری و انتخاب شوند،‌ سوم هم مربوط به گفت‌وگو با رسانه‌های خارجی است. در واقع رؤسای قوای سه‌گانه باید آماده پاسخگویی به سوالات چالش‌برانگیز هم باشند.»

این استاد دانشگاه اضافه کرد:«اما در کشور ما چنین اقداماتی انجام نمی‌شود، بلکه دو سه موضوع را به‌عنوان سوال در اختیار دو سه نفر قرار می‌دهند تا آنها سوالات مورد نظر را مطرح کنند که بیشتر هم حالت گزارش عملکرد دارد نه پاسخگویی. این در حالیست که اولین تکنیک در یک مصاحبه غلبه مصاحبه‌گر بر مصاحبه‌شونده است یعنی باید سوالات قوی و پرچالش باشند.

هدف نهایی هر مصاحبه‌ای در اختیار گرفتن افکار عمومی است.»

او به یک مصاحبه پرچالش میان مدیر شبکه دو تلویزیون فرانسه و رئیس‌جمهور وقت این کشور فرانسوا میتران اشاره می‌کند که درباره ابتلای میتران به بیماری سرطان و چرایی ادامه کار او به‌عنوان رئیس‌جمهور بوده است. بعد از این مصاحبه نظرسنجی مؤسسه جهانی گلوپ نشان داد که محبوبیت میتران ۲/۷ درصد، افزایش یافته است.»

رضائیان تصریح می‌کند:«اگر افکار عمومی برای مسئولان حائزاهمیت نیست و قرار است خودشان با خودشان صحبت کنند نیازی به ارزیابی افکار عمومی هم وجود ندارد اما حقیقت این است که رؤسای قوای سه‌گانه هر یک باید به بسیاری از سوالات پاسخ دهند و فرایند پاسخگویی را جدی بگیرند. مقامات ارشد کشور باید بدانند که اقدامات و گفتار آنها بر افکار عمومی تاثیرگذار است و وظیفه دارند ابهامات موجود را برای مردم برطرف کنند.

اگر مصاحبه‌ها این هدف را محقق نکنند،‌ فایده‌ای ندارد.»

همواره شاهد این موضوع بوده‌ایم که مسئولان کشور با خبرنگاران رسانه‌های خارجی گفت‌وگو و حتی مصاحبه اختصاصی داشته‌اند؛ روندی که درباره رسانه‌ها و خبرنگاران داخلی رخ نمی‌دهد، علت این ماجرا چیست؟ سوالی که این پژوهشگر ژورنالیسم در پاسخ به آن گفت:«چرایی این عملکرد را باید از مقامات پرسید اما تحلیلی درباره این موضوع وجود دارد. به این معنی که اساساً تعامل با رسانه‌های منتقد یا رسانه‌های تخصصی در یک حوزه خاص، تاثیری بالاتر از مصاحبه با یک رسانه خارجی دارد. گفت‌وگو با یک رسانه داخلی می‌تواند بر موضوعاتی دامن بزند و حتی این فرصت را ایجاد کند که یک مقام سیاسی به سوالات پاسخ دهد.

در واقع گفت‌وگو با یک رسانه داخلی تاثیرگذارتر است.»

او بر این باور است که پاسخگو نبودن به رسانه‌های داخلی به دلیل آن است که اقناع افکار عمومی و رفع ابهام از پرسش‌های جامعه،‌ مسئله و دغدغه اصلی مسئولان نیست درحالی‌که رؤسای قوا باید این مسئله را دغدغه خود بدانند. او ادامه می‌دهد:«این تفکر اشتباه مربوط به همه دوره‌ها بوده است. وقتی دغدغه اصلی دولتمردان اقناع افکار عمومی نیست بسیار طبیعی است که با رسانه‌های تخصصی یا رسانه‌های منتقد داخلی نشود.»

این استاد دانشگاه ریشه کم‌توجهی به رسانه‌های داخلی را توجه مسئولان به شأن روحانیت دانست و توضیح داد:«شأنی که روحانیت در ابعاد مختلف برای خود قائل است حتماً محترم است اما اگر این موضوع باعث می‌شود که هراس از شکسته شدن شأن روحانیت در مصاحبه جمعی یا اختصاصی بر توجه به افکار عمومی غلبه یابد چرا باید یک فرد روحانی خود را در چنین جایگاهی قرار دهد که بخواهد پاسخگوی افکار عمومی باشد.

یعنی فردی که نسبت به شکسته شدن شأن او نگرانی وجود دارد نباید مسئولیت‌هایی را برعهده بگیرد که زیرذره‌بین بوده و او را مکلف به پاسخگویی به مردم می‌کند. افرادی باید به‌عنوان سران قوا قبول مسئولیت کنند که همواره در دسترس بوده و حتی اگر نمی‌توانند پاسخگوی مسئله‌ای باشند، موضوع را اعلام کنند.»

به رئیسی گزارش غلط می‌دهند

سعید شریعتی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت درباره مصاحبه تلویزیونی اخیر رئیس جمهور گفت: «جریان حاکم به‌ویژه در کارگزاران قوه مجریه از صدر تا ذیل، رسانه و مطبوعات را به چشم روابط عمومی نگاه می‌کنند. آنچه به عنوان روزنامه‌نگاری، پرسشگری و اطلاع‌رسانی می‌شناسیم و از یک رسانه حرفه‌ای انتظار داریم، جایی در این نگاه ندارد.

این گفت‌وگوهای خبری با آقای رئیسی با چند مجری شناخته‌شده صداوسیما یا خبرنگاران خاص، بیشتر برای بازتاب دادن صحبت‌های ایشان بدون هیچ چالش، پرسش و حرف‌های جدی است.»

وی درباره آن بخش از صحبت‌های رئیسی که از مبارزه بی‌تعارف با فساد خبر داده بود، اظهار داشت: «اگر رسانه‌های آزاد وجود داشتند اصلاً نیازی نبود شخصی مقابل رئیس دولت بنشیند و پرسشی درباره فساد مطرح کند. موضوعات به روز رصد و اطلاع‌رسانی می‌شد و هر کسی که در مسائلی این‌چنین مسئولیتی داشت، در جایگاه خود به رسانه‌ها پاسخ می‌داد یا اگر پاسخی نداشت در نهایت مسئولیت موضوع را می‌پذیرفت.

موضوع چای دبش و فسادی که رقم آن حدود ۳/۴ میلیارد دلار اعلام شده است، هنوز پر از ابهام است. یک روز اصل وقوع آن انکار و روزی دیگر تائید می‌شود.

مقامی می‌گوید چند نفر دستگیر یا برکنار شدند و جایی مقام دیگری می‌گوید اصلاً پولی پرداخت نشده است. حرف‌ها درباره این پرونده بسیار متنوع و متکثر است. خبرنگاران مستقل که به چنین اسناد و اطلاعاتی دسترسی نداشتند.

من باور دارم که مسئله چای دبش در درگیری‌ها و اختلافات دستگاه‌های مختلف ساخت قدرت کشور به بیرون درز کرد.

متاسفانه حتی کشف فساد هم از مسیر درست نیست. قبل از این پرونده، مسئله فولاد مبارکه مطرح بود. سپس مشخص شد عددی که به رسانه‌ها راه پیدا کرد، محصول دعوای درونی آن مجموعه صنعتی بود.

هیچ‌کس هم پاسخ نمی‌دهد و نمی‌گوید بالاخره این پرونده چه سرنوشتی پیدا کرد. این‌ها به خاطر عدم وجود شفافیت و افشاگری‌ها از طریق جنگ قدرت است. در حال حاضر بخش زیادی از افکار عمومی هر چه به آن‌ها گفته شود چه راست باشد و چه دروغ، به خاطر پیش‌زمینه ذهنی‌ای که دارند باور می‌کنند.

تبلیغات
سایت تبلیغ و آگهی
سایت تبلیغ و آگهی

SearchBiz ارائه اطلاعات جامع در مورد فروش، اجاره، مشاوره و اجرا، تعمیرات و سرویس در حوزه صنعت و تولید در کشور.

این آشفته کردن فضا یکی از تبعات آزاد نبودن گردش اطلاعات است.»

شریعتی درباره تمایل مقامات دولتی به مصاحبه با شبکه‌های خارجی حتی به قیمت پاسخ دادن به پرسش‌های چالش‌برانگیز آنان و عدم گفت‌وگو با رسانه‌های منتقد داخلی، گفت: «گفت‌وگوهایی که مسئولان کشور طی تشریفات خاصی با رسانه‌های بین‌المللی می‌کنند، ارزش رسانه‌ای و خبری خاصی ندارد؛ مثل گفت‌وگوهایی که در حاشیه سفر نیویورک اتفاق می‌افتد. حتی اگر این گفت‌وگوها چالش‌برانگیز باشد. جواب‌های پرتی داده می‌شود و اگر در داخل از آن‌ها سوالی راجع به پاسخ‌هایشان بپرسید، مطرح می‌کنند که ما باید در برابر رسانه‌های خارجی از حیثیت کشور دفاع کنیم.

شبکه‌ای مثل سی‌ان‌ان و خبرنگاری مثل کریستین امانپور هم انقدر مشغله دارند که پاسخ‌های پرت مصاحبه‌شونده‌ را پیگیری نکنند که کجا حقیقت مطرح شده و کجا خلاف واقع بوده است. صحبت‌ها را منتشر می‌کنند و قضاوت را بر عهده افکار عمومی می‌گذارند.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره صحبت‌های رئیسی راجع به آمارهای ساخت مسکن گفت: «پیش از این آقای رئیسی از وعده ساخت ۴ میلیون واحد مسکن عقب‌نشینی کرد و گفت منظورم این بود که کشور به ۴ میلیون مسکن نیاز دارد. فارغ از اینکه رئیس‌جمهور باید نیازهای کشور را برآورد کند یا با مدیریتش آن‌ها را برآورده کند، اجازه بدهید صحبت‌های مطرح‌شده در این گفت‌وگو درباره آمار ساخت مسکن را مرور کنیم.

آقای رئیسی گفتند ما در این ۳ سال ۲/۵ میلیون واحد مسکن ساختیم. مدرکی هم برای اثبات این ادعا در اختیار ما نیست. از کجا می‌توانیم آن را راستی‌آزمایی کنیم؟ از طریق آمارها و نرخ رشد بخش مسکن در رشد اقتصادی.

وقتی گفته می‌شود که ظرف سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲، دوونیم‌میلیون مسکن ساخته شده، رشد مسکن باید بالای ۱۰ درصد می‌شد.

نرخ رشد مسکن ۱/۲ اعلام شده اما اگر آمار ۲۵ میلیون خانوار در کشور را مبنا قرار بدهیم و ۲۵ میلیون خانه در کشور داشته باشیم، این دوونیم میلیون مسکن جدید ۱۰ درصد رشد را نشان می‌دهد، نه ۱/۲ درصد. به نظر می‌رسد که اعداد برای آقای رئیسی معنی و مفهوم ندارد. به زبان ساده‌تر، اگر ۲/۵میلیون مسکن ساخته شد، این چه وضعیت اجاره‌بهاست؟ چرا یک ریال قیمت خرید مسکن کاهش پیدا نکرده است؟ عرضه، تقاضا را مهار می‌کند و قیمت را کاهش می‌دهد.

اگر به اندازه ۱۰ درصد مسکن در کشور ساخته شده باشد، یک ریال نباید در این بازار تاثیر بگذارد؟»

عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت یادآور شد: «منصفانه بخواهیم بگوییم، این شرایط ربطی به رئیسی ندارد. انزوا، تحریم، عدم ورود سرمایه، استهلاک شدید زیرساخت‌ها این وضعیت را به وجود آورده است. بیش از ۱۰ سال است که نرخ تشکیل سرمایه ثابت در کشور منفی بوده است.

در کنار این‌ها، خروج سرمایه را نیز قرار بدهید. ما هر سال تحلیل می‌رویم و چیزی به اقتصاد اضافه نمی‌شود. با چنین وضعیتی، تولید شکل نمی‌گیرد.

این‌ها عددسازی است. اگر این اعداد واقعی بود، به فاصله ۶ ماه تاثیر آن بر زندگی مردم مشهود بود.»

رئیسی نیازی به پاسخگویی احساس نمی‌کند

محمد مهاجری، عضو شورای سردبیری سایت خبرآنلاین و تحلیلگر سیاسی اصولگرا گفت:«صحبت رئیس‌جمهور با رسانه ملی به‌صورت کلی مسئله‌ای نادرست نیست اما اینکه این رسانه به مثابه یک تریبون یک‌طرفه و بدون چالش برای بیان گفته‌های رئیس‌جمهور باشد، نه برای شخصیت رئیس‌جمهور امتیازی محسوب می‌شود و نه برای صداوسیما به لحاظ شأن حرفه‌ای و رسانه‌ای ارزشی به حساب می‌آید.»

او معتقد است که رئیسی در میان رؤسای‌جمهور کمترین میزان ارتباط حضوری با رسانه‌ها را داشته و معمولاً از این مسئله پرهیز می‌کند که این پرهیز هم از طرف تیم رسانه‌ای و تیم تبلیغاتی دولت برای رئیس‌جمهور رقم خورده است. بنابراین وقتی افرادی سوالات کلیشه‌ای را در برابر رئیس‌جمهور مطرح می‌کنند جواب‌های او هم کلیشه‌ای خواهد بود که دردی از مردم دوا نمی‌کند.

این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به این سوال که چرا پرسش‌ از رئیس‌جمهور را دو مجری و گوینده خبر برعهده داشتند و نه خبرنگار، گفت:«در حال حاضر فضای حاکم بر تیم فرهنگی- رسانه‌ای دولت به‌گونه‌ای است که این افراد در منتهی‌الیه ضعیف‌ترین افراد رسانه‌ای کشور قرار دارند.

این نکته را براساس مرور سوابق این دوستان می‌گویم. معنای این سخن آن نیست که درمیان این تیم افراد حرفه‌ای حضور ندارند بلکه به این معناست که یا اجازه میدان‌داری در عرصه فعالیت خبری- رسانه‌ای به افراد حرفه‌ای داده نمی‌شود یا اینکه این افراد ترجیح داده‌اند که به جای عمل به وظیفه حرفه‌ای خود بیشتر به توجیه فعالیت‌های دولت بپردازند. این موضوع باعث شده عملکرد مجموعه افرادی که به صورت اعم کار رسانه‌ای در دولت می‌کنند و به‌طور اخص برای رئیس‌جمهور کاری انجام می‌دهند، بسیار ضعیف و غیرقابل قبول باشد.»

او اضافه کرد:«با حضور افراد حرفه‌ای به‌عنوان مصاحبه‌کننده، رئیس‌جمهور متوجه می‌شود که چهره‌های رسانه‌ای سوالات خوبی می‌پرسند و باید برای سوالات خوب،‌ پاسخ‌های مناسبی پیدا کند.

در این شرایط رئیس‌جمهور متوجه می‌شود که اهالی رسانه منحصر به چند نفری که پیرامونش هستند یا همان چند نفری که در مصاحبه تلویزیونی روبه‌روی او قرار می‌گیرند، نیستند.»

رئیس‌جمهور و وزرای او با رسانه‌های خارجی بسیار بیشتر از رسانه‌های داخلی صحبت و گفت‌وگوی اختصاصی می‌کنند، علت این موضوع چیست؟ مهاجری در پاسخ به این سوال گفت:«نخست اینکه، به دنبال ژست هستند و گمان می‌کنند صحبت با رسانه‌های خارجی برایشان پرستیژ به دنبال دارد. دوم اینکه، رسانه‌های خارجی به اندازه رسانه‌های داخلی به مسائل داخلی کشور مسلط نیستند و به همین دلیل هم وارد چالش‌های جدی نمی‌شوند. همچنین درنظر داشته باشید که مسئولان کشور توان انتخاب از بین رسانه‌های خارجی را دارند و می‌توانند رسانه‌ای را برای گفت‌وگو انتخاب کنند که خیلی هم وارد چالش با آنها نشود.»

او درباره واقعی بودن یا واقعی نبودن آمارهای ارائه‌شده از سوی رئیس‌جمهور که در گفت‌وگوهای مختلف مقدار آنها تغییر می‌کند هم عنوان کرد:«متاسفانه دولت سیزدهم به شیوه‌ای عمل می‌کند که می‌تواند باعث بی‌اعتباری آمارها و اطلاعاتی شود که ممکن است درست هم باشند.

برخی از آمارها اشتباه نیستند. مثلاً ممکن است واقعاً میزان تورمی که می‌گویند درست باشد اما سال پایه را تغییر داده‌ باشند یا از سبد هزینه‌هایی که قبلاً با آنها تورم محاسبه می‌شد مواردی را حذف یا اضافه کرده باشند، چون این موارد را اعلام و شفاف نمی‌کنند آمار به دلخواه‌شان کاهش می‌یابد.

بنابراین بهتر است فضای ارائه آمار را به سمت حرفه‌ای سوق داده و اجازه دهند افراد مسلط به این حوزه درباره آمارها اظهارنظر کنند. حتی پیش از انتشار آمارها آنها را به اطلاع برخی چهره‌های علمی برسانند.

در این صورت آسیب این نحوه آمار دادن کمتر شده و دولت هم کمتر بی‌اعتبار می‌شود. آماری که معمولاً اعلام می‌کنند به جز بی‌اعتبار کردن دولت نتیجه‌ای به دنبال ندارد. رئیسی تنها کاری که می‌کند این است که کاغذی را که به دستش می‌دهند،‌ می‌خواند درحالی‌که بهتر است با افراد این حوزه ارتباط برقرار کرده و آمارها را با آنها بررسی کند نه اینکه هر آماری که دولتی‌ها اعلام می‌کنند را تکرار کند.»

این تحلیلگر سیاسی معتقد است رئیس‌جمهور گمان می‌کند هنوز ۵ سال از دولتش باقی‌مانده و به همین دلیل هم برای پاسخگویی درباره عملکرد دولتش زود است.

بعد از پایان دوره ۸ ساله هم دیگر دوران مسئولیت او به پایان رسیده و پاسخگو بودن یا نبودنش تفاوت زیادی نمی‌کند.

مهاجری تاکید کرد: «دولت رئیسی، دولت مونولوگ است نه دیالوگ. در دولت روحانی اندکی فضا بهتر شده بود که دوباره بلای دولت رئیسی بر سر ما نازل شد. دولت رئیسی، دولت آمارهای یک‌سویه‌ است که نیازی نمی‌بیند واقعیات را به مردم بگوید.

دولت او دولتی است که واژه ناکارآمدی را به کارآمدی تغییر داده و بعد از ۴ یا ۸ سال آوارهایی را بر سر مردم خراب خواهد کرد که برای برداشتن آنها سال‌ها زمان لازم است؛ آن‌هم در شرایطی که هنوز آوارهای دولت احمدی‌نژاد در حوزه تحریم‌ها بر سر مردم وجود دارد و آوارهای دولت سیزدهم نیز به آنها اضافه می‌شود.»

. .


بازنشر از : منبع: هم میهن